یکتا

ازخاطراتم درترکیه در کنار همسرم و میوه عشقمون یکتا مینویسم

یکتا

ازخاطراتم درترکیه در کنار همسرم و میوه عشقمون یکتا مینویسم

۱۱

بعد از رقص با اهنگ بنیامین نوبت رقص ترکی شد قبلا بهم یاد داده بودن خیلی سخت نیست بجز رقص گروهیشون که عمرا یاد بگیرم
بعد از رقص نشستیم و یه اقای مسئول سالن که فکر کنم مجری چیزی بود فهمیدم به همه خوشامد گفت و گفتش عروس خانم از ایرانه و همه  به افتخارش دست بزنید
بعد نوبت خواننده ها شد اول یه خانم ترک اومد و شروع به خوندن کرد و از دوستای داماد خواست به افتخارش رقص گروهی کنن که واقعا اینجاش قشنگ بود بعد دوباره عروس و دوماد و فامیلها ماشالله یوکسل ول نمیکرد هی چشم تو چشم من و میرقصیدیم و جاهایی که باید جابجا میشدیم میگفت چنج عزیزم
در کل خواننده ها و موزیکشون جالب بود از ایران بهتر بود
نوبت دادن هدایا شد دوباره دو تا روبان قرمز انداختن گردن من و داماد و هدیه هایی مثله سکه با یه پاپیون قرمز همراه سنجاق وصل میکردن به این روبانها پول روهم همینطور منکه خدم گرفته بود ولی جالب هم بود
بعدش دوباره رقص با اهنگ اره منم دوست دارم که با زنداداشم رقصیدم
نوبت کیک شد همراه با اهنگ پیور لاو ارش
کیک 7 طیقه بود و قشنگ صورتی بود کنار هر طبقه هم میله هایی بود که داماد یا دیگران باید پول میزاشتن برای کارکنان سالن
کیک رو هم با شمشیر بریدیم و با انگشت دهن هم کردیم و تمام دوباره رقص رقص تا تموم شد
یه چیز جالب داشتن یه بوفه بزرگ تو سالن که هم خوراکی داشت هم اسباب بازیرو برای بچه ها خوب بود
عکاس هم بود که تو هر لحظه از عروس و داماد یا دیگران و بچه ها عکس میگرفت و همونموقع ظاهر میکرد و همراه قاب اگه کسی میخواست میفروخت 3000 تومان ما
اینم از چشن عروسی شب قبلش هم حنابندون بود که بعدا مینویسم
از لطف و نظر همه دوستام ممنون

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد