یکتا

ازخاطراتم درترکیه در کنار همسرم و میوه عشقمون یکتا مینویسم

یکتا

ازخاطراتم درترکیه در کنار همسرم و میوه عشقمون یکتا مینویسم

۱۱

خوب حالا داستان عروسی و مراسم اینجا رو مینویسم
برای ازدواج اول رفتیم بلدیه و فرم پر کردیم و قرار شد مدارک رو اماده کنیم
اولین مدرک گرفتن برگه تجرد من از سفارت ایران بود یه روز صبح رفتیم سفارت ازم پرسیدن طرف رو خوب میشناسی گفتم ببله 8 یورو پول دادیم و برگه رو گرفتیم بعدش باید میرفتیم وزارت خارجه ترکیه تا تاییدش کنه وای که چقدر شلوغ بود همه خارجی
بعدش باید مثل ایران میرفتیم ازمایش خون که همه چی بود ایدز و هپاتیت و بیماری جنسی تا ازمایشات نرمال 10 روز طول کشید جواب رو که گرفتیم تو برگه من با خودکار یه چیزی نوشته بودن داشتم از ترس میمردم گفتم حتما ایدزی هپاتیتی دارم رفتیم پیش دکتر گفت مشکلی نیست فقط یه کم کم (الان مامانم زنگ زد دوباره میام)خونی داره که برای ازدواج مهم نیست اینجا یه دوره دیگه سکته زدم
بعد رفتیم بلدیه و مدارک رو همراه عکس دایم و وقت و دادن برای پنجشنبه یعنی سه روز بعدش
روز پنجشنبه همه حاضر رفتیم من فکر کردم مثله ایرانه که عاقد هست و عروس و دوماد و خونواد ها رفتیم تو یه سالن بزرگ مثله سینما صندلیهاشم مثله سینما بود دیدم تا دلت بخواد عروس و داماده که یکی یکی اسمشون رو میخونن میرن روی سن با دوتا شاهد بعد یه خانم با لباس قرمز و کلاه مشکی و قرمز مثلا صیغه عقد و میخوند و امضا و همه دست میزدن و دفترچه عقد و میدادن عروس و داماد جالبیش این بود که حضار افراد عادی هم بودن یعنی از بیرون میومدن تماشا همین استرس من و زیاد کرده بود که مثلا 200 نفر نگات کنن و تو بله بگی اونم به ترکی
ساعت 11 نوبت ما بود 5 به 11 یه نفر اومد گفت من از بلدیه اومدم دفترچتون امادس ولی مشکلی هست باید برین بلدیه اینم یه شوک دیگه
رفتیم گفتن اینجا کسی که طلاق میگیره تا 10 ماه نباید ازدواج کنه گفتیم ولی ایران 3 ماه و10 روز زنگ زدن سفارت و اونها هم تایید کردن ایران مشکلی نداره
خلاصه اقای عدنان ازمون معذرت خواست همون موقع اون خانم تو سالن هم اومد کلی درباره ایران و سعدی حرف زدن وبعد خانمه گفت خیلی تو دلم نشستی میتونم ماچت کنم دوتا ماچ گنده هم کرد و گفت به خاطر اشتباه ما هفته دیگه  تو سالن اختصاصی خودمون تنها عقدتون میکنیم
هفته بعدشرفتیم بلدیه همهشون باهامون دوست شده بودن اتاقشون هم رنگ همه چیز سفید و بنفش بود دوتا صندلی بزرگ سفید با روبان بنفش خلاصه مثله ایران بود فقط خودمون عقد شدیم و برای همیشه زن و شوهر دفترچه عقدمون هم بین المللیه
بعدا از مراسم جشن عروسی و ارایشگاه و لباس و غیره میگم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد