یکتا

ازخاطراتم درترکیه در کنار همسرم و میوه عشقمون یکتا مینویسم

یکتا

ازخاطراتم درترکیه در کنار همسرم و میوه عشقمون یکتا مینویسم

امروز خیلی احساس دلتنگی دارم درست مثله عصرای جمعه ایران  

 

چقدر دلم برای خانوادم تنگ شده خیلییییییییی اما چاره چیه ؟؟؟؟؟؟ دلم میخواست  الان همین الان کنارشون بودم با هم چایی میخوردیم و درد دل میکردیم چقدر حرفای نگفته دارم بدبختی اینه که همزبون ندارم که بخوام بگم نزدیکترین کسم هم که همزبان من نیست پس حرفم قابل تفهیم نیست نتیجه اینکه ::::: هیچ معادله هزار مجهولی میشه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد