یکتا

ازخاطراتم درترکیه در کنار همسرم و میوه عشقمون یکتا مینویسم

یکتا

ازخاطراتم درترکیه در کنار همسرم و میوه عشقمون یکتا مینویسم

عید امسال

امروز اخرین شنبه سال 89 هست و برای هر کسی یاد اور خاطرات سالی که گذشته در واپسین ساعات سال 

پارسال اولین عیدی بود که بعد از 28 عید در کنار خانواده دور از همه جشن گرفتم و اولین باری بود که در کنار کسی جشن گرفتم که چیزی از عید نوروز ما نمیدونست برای همین کارم بیشتر بود چون باید به نحو عالی جشن میگرفتم و بهش نشون میدادم و توضیح میدادم که این آیین ما و این نشانها به چه معناست خدا رو شکر پارسال روز اول فروردین این احساس برای من خوشایند تر شد چونکه نوروز جهانی شد و رفتیم پارک و از هر کشوری اومده بودن با لباسهای سنتی و رقصهای محلی خودشون و واقعا حسابی بهم خوش گذشت  

 

امسال یه فرشته کوچولو کنارمه که وظیفه ای دارم در قبالش که بهش نوروز رو بشناسونم و با فرهنگ ملیت مادرش و طبیعتا خودش آشنا بشه برای همین سفرمو قشنگ آماده کردم . و امروز به اتفاق خانم کوچولو میرم که براش ماهی گلی بخرم و شمع بخریم و سبزه که اینجا نیست و سبزه منم مثله پارسال سبز نشده بجاش میخوام گل بخرم  

ایشالله که امسال سالی باشه اول از همه سلامتی برای همه و بعدش رسیدن به آرزوهای قشنگ برای هر کسی 

دعا میکنم که خدا به کسایی که در انتظار فرزندی هستند خدا دعاشون رو مستجاب کنه و ساله دیگه دامنشون سبز بشه  

 

پیشاپیش عید همه مبارک

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد