یکتا

ازخاطراتم درترکیه در کنار همسرم و میوه عشقمون یکتا مینویسم

یکتا

ازخاطراتم درترکیه در کنار همسرم و میوه عشقمون یکتا مینویسم

چرا بعضی از ما ایرانی ها اینقدر بدقولیم و دروغگو  ؟؟؟ 

 

چرا بیشتر هدفمون از یه رابطه کلک و نیرنگه؟ 

 

چرا چیزی رو کخ نمیدونیم میگیم میدونیم؟؟ 

 

چرا کاری رو که نمیتونیم بکنیم میگیم به این خوراکه ماست ؟؟؟ 

 

چرا اعتبار خودمون رو با حرف بالا میبریم نه عمل؟؟؟ 

 

به پست من هم یه همجین آدمی خورد و حسابی اینجا جلوی یه آدم معتبر که حرفش عمل و سنده شرمنده شدم واقعا چی بگم؟؟؟؟  

فقط میدونم اگه تو دنیا الان بی اعتباریم و کسی برای یه ایرانی هم تره خرد نمیکنه همش تقصیر خودمونه نه هیچکس 

 

 

 

 

دخمله گلم داره یواش یواش راه میره قربونت بشممممم عزیز ه مادررررر 

بابا میگه مامان میگه  

دست میزنه / بای بای میکنه/ بوس میکنه/ خودشو قشنگ لوس میکنه/ عاشق بسکویت نمکیه مثله ترد نمکی خودمون / موهاش انقدر بلند شده که سه گوش میبندمش / دو تا دندون بالاش عین موش بزرگ و سفید /  

تمام عشق زندگیمون در یکتا خلاصه میشه اینم بگم حسوده دخمله ما اگه منو بابایش یه کم عشقولانه بشیم زود عکس العمل نشون میده و خودشو میرسونه بینمون و مگه یعنی منو بوس کنینننننن ای بلااااااا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد